جهاد فکری
بسم رب الشهداء والصدیقین
امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد وخاطرهٔ شهدا کمتر از خود شهادت نیست.
(مقام معظم رهبری)
شهید اکرمی قوشچی واقعا از بچههای باصفا و بااخلاص بودند که خداوند متعال درجاتشان را متعالی نماید.
در دوران دبیرستان که تازه آوازهٔ شروع انقلاب و بحبوحهٔ فعالیتها در سال ۱۳۵۷ بود، با این عزیزهم مدرسه وهم دبیرستانی بودیم. درآن زمان تقابل و تبادل افکار و عقاید واقعا خیلی زیاد بود و هرکسی دارای یک مرام و فکر و عقیده را صاحب بود. جوانان هم به نوعی میخواستند برای خودشان یک تشخصی از لحاظ فکری و اعتقادی بیان نمایند به همین جهت جوانان که درعرصه های مختلف انقلاب حضور داشتند به گروههای مختلف تقسیم میشدند. دسته هایی که مذهبی بودن یک گروه بودند. کمونیستهای اقلیت و اکثریت یک گروه بودند. مجاهدین خلق(منافقین) یک گروه و همچنین حزب ها و گروههای دیگر مثل حزب توده، حزبهای دمکرات و رزگاری و امثال آنها...
این عزیز بزرگوار از جملهٔ اون شخصیتهای برجستهٔ مدرسه بودند که در رابطه با بحثهایی که با گروههای مختلف به پیش می آمد و آن زمان مرسوم بوده درعرصههای مختلف در سطح مدرسه حتی خارج از مدرسه قرار میگذاشتند برای مباحثه! و هرکس سعی میکرد فکرخودش و عقیده و مرامش را تفوق و برتری بده به شخص دیگر و به اصطلاح عقایدخودش را اثبات بکند. و در رد عقاید طرف مقابل کلی موضوع مطرح میشود و در واقع درآن صحنه (جهاد فکری وجهاد عقیدتی)بزرگترین جهادها بود.
درجایی که افرادی میرفتند مطالعات مختلف وسیعی داشتند و بر علیه افکارمذهبی و ریشهٔ مذهبی انقلاب عمل میکردند. در مدرسه وحتی کلاس درحضور معلم و سایر دانش آموزان و در محیط مدرسه عقاید انحرافی را مطرح میکردند. در آن زمان جهاد،جهاد مسلحانه نبود. جهاد فکری عقیدتی که زیربنای انقلاب را تشکیل میداد بود.
آنجا عرضم در این نکته هست که مرحوم شهید عزیزمون آقای اکرمی ازجمله آن عزیزانی بود که واقعا خیلی خدمات بزرگی در راستای اثبات عقاید حقهٔ اسلام انجام میداد و برخی هم بودند که واقعا با این افراد شدید برخورد میکردند وحتی بعضی از مواقع، این مباحثهها به ضرب و شتم هم ختم میشد.گاه توهین هم میشنیدند و مقاومت میطلبید و ثبات قدم میخواست که درمقابل این همه افکار انحرافی بایستی و برای آنها جواب منطقی پیداکنی.
افرادی هم بودند به علت اینکه استحکام فکری نداشتند و ممکن بود تحت تأثیر این افکار انحرافی وتبلیغات ظاهری قرار گرفته ومنحرف بشوند در آنجا یک جهادگری میطلبید که جلو این انحرافها را بگیرد.
عرضم در این نکته هست که آقای اکرمی قوشچی و سایر دوستان که در این مباحث مشارکت داشتند و زحمت میکشیدند، جهاد میکردند واقعا بینظیر بود که خداوند متعال برایشان جزای خیر عنایت بفرماید که خیلی از انحرافهای جوانان آن زمان، جلوگیری میکردند و برخی افراد که از دفاع مستحکم عقیدتی برخوردار نبودند منحرف میشدند و خیلی از جوانان ما هم نجات پیدا کردند بوسیلهٔ این دفاعیاتی که لازم بود ارائه میکردند و در آن بین مطالعه کافی لازم بود برای این پشت صحنهها.
جواب الکی که نمیتوان داد! آنها هم از لحاظ فکری وعقیدتی مسلح و آماده میآمدند با استدلال و منطقهای مستحکم، که اگر برای آنها جوابی پیدا نمیکردند،طرفی که در کنارها بود و این مباحث را میشنید، آن نظریهها برای آنها یک رأی اثبات شده بود. برای خودشان آن خط و مشی را انتخاب میکردند و اشخاصی که این خط و مشی را اختیارمیکردند به سختی از مسیر برمیگشتند بطوری که عرض کردم گاهی اوقات شاگرد مدرسه در حضور معلم آشکارا عقاید انحرافی خود را مطرح میکرد و از آنها دفاع میکرد و خیلی وقتها کلاس تعطیل میشد و کار میکشید به مباحث عقیدتی و فکری.
عرض بنده اینجاست که این عزیزان بزرگوار،آن زمان که هنوز نه جنگی بود نه از دفاع مقدس خبری بود و هنوز انقلاب پیروز نشده بود، انقلاب تکوینی بود، اینجور افراد جهادی میکردند بی نظیر،جهاد فکری کمتر از جهاد مسلحانه نیست،درواقع جهادمسلحانه برپایهٔ جهاد فکری ایجاد میشود.
تا یک نفر از لحاظ عقیده محکم نباشد چطور میتواند جان خود را در طبق اخلاص بگذارد در دفاع از فکر و مرام و عقیده ،بخاطر همین است که داداش عزیزم شهید اکرمی قوشچی در هر دو صحنه چه ازجهاد فکری و عقیدتی از لحاظ تئوری وچه جهادعملی ومسلحانه (جنگ تحمیلی) و دفاع از کیان انقلاب که اصل و اساس انقلاب، اسلام عزیز بود نقش واقعا مؤثری داشت الله متعال از درجات متعالی بهره مند و از مولایش آقا اباعبدالله علیه السلام و ائمهٔ اطهار و با پیامبر اکرم صلوات الله محشور نماید.
تمام شهیدان را مخصوصا داداش عزیزم که خاطرش واقعٱ برایمان عزیز است.
خداوند این عزیزما را برای همیشه زیر سایهٔ رحمت خود قرار دهد انشاءالله
خاطره استاد قرآنی جناب آقای عیاری
مسجد حر خیابان رودکی، 23 آذرماه 1403
- ۰۳/۰۹/۲۵