شهید پنجعلی اکرمی قوشچی

شهیدی که اجازه شهادتش را از حضرت معصومه سلام الله علیها دریافت کرد.

شهید پنجعلی اکرمی قوشچی

شهیدی که اجازه شهادتش را از حضرت معصومه سلام الله علیها دریافت کرد.

۷ مطلب در تیر ۱۴۰۲ ثبت شده است

اعزام به منطقه (آخرین عکس قبل از شهادت)، از سمت راست نفر چهارم (عینکی)

با اینکه فعالیت اکرمی در روابط عمومی و تبلیغات سپاه بود، با میل و رغبت برای عملیات پاکسازی که در منطقه قرار بود انجام پذیرد اعلام آمادگی نموده و و با تیم پاسدار شهید محمود دهقان سلماسی که افراد را تک تک انتخاب کرده بودند، عازم منطقه مورد نظر می­شوند.

پس از رشادت های فراوان، توسط عناصر ضد انقلاب تعدادی از نیروها به محاصره افتاده و به اسارت دشمن درمی آیند. اسرا به طرز فجیعی شکنجه و در منطقه به شهادت می رسند. این واقعه در منطقه عملیاتی حکی (سیلوانا) ارومیه در مورخه 2 شهریور سال 1361روی داده که در این واقعه، 13 تن از همرزمانش نیز به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. که بعد از شهادت این عزیزان آن منطقه به 14 شهید معروف شد.

شهید پنجعلی اکرمی قوشچی در ابتدای مصحف قرآن کریم خود در اول آذرماه سال 1359 این شعر را به یادگار گذاشته که نشان می­دهد او از قبل آماده شهادت بود:

نترسم ز مرگی که خود زندگی است    

شهادت سرآغاز پایندگی است

نمی ­ترسم از مرگ در راه خلق    

که در راه دین است و سازندگی است

  • حسین غفاری

اکرمی بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ضمن تحصیل به صورت پاره وقت، در سپاه فعالیت می­کرد و به صورت مستمر در مساجد سطح شهر از جمله مسجد بازارباش و فاطمیه ارومیه حضور داشت (که بعد از شهادت ایشان، پایگاه مقاومت بسیج مستقر در مسجد فاطمیه ارومیه به نام ایشان مزین گردید). برای مبارزه با بی­سوادی مدتی با نهضت سواد آموزی همکاری نمود و چند صباحی هم در جهاد سازندگی مشغول شد. به طوری که در سنگر جهاد سازندگی در مزارع حضور یافته و حتی در جمع آوری محصولات کشاورزی به کشاورزان زحمتکش کمک می­کردند. در چهارم بهمن سال 1359 یکی از صمیمی­ترین دوستانش به نام غلامرضا سلیم امینی(*) که او را برادر خطاب می کرد، به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پنجعلی در دفترچه خاطراتش به شهادت این بزرگوار اشاره نموده و نوشته اند:

«شهادت برادرم غلامرضا سلیم امینی مبارک باد، این شهید در 4/11/59 به شهادت رسیده است. روحش شاد و راهش پایدار باد. تا خون در رگم جریان دارد خونت به هدر نرفته است. به یاری خدا پیروزی از آن ماست.»

 

(*)غلامرضا سلیم امینی متولد 1339 در شهرستان ارومیه است. وی پس از طی دوره تحصیلی راهنمایی وارد ارتش شد تا در نیروی هوایی مشغول خدمت شود ولی از آنجائی که وضعیت وقت ارتش با روحیه‌ دینی و مذهبی وی سازگاری نداشت از ارتش خارج شد و در دبیرستان مشغول تحصیل شد.

او که شیفته تعالیم اسلام و تشنه خدمت به محرومین جامعه بود بعد از انقلاب و تشکیل کمیته ارزاق در شهرستان ارومیه اولین فردی بود که از طرف کمیته مأمور آذوقه رسانی به فقرا و محرومان شهر شد.

در همان ابتدای شروع جنگ تحمیلی و زمانی که تنها دو ماه از شروعش می گذشت کار و تحصیل را رها و سلاح رزم به دست گرفت و راهی جبهه جنگ حق علیه باطل گردید و زمانی که تنها 26 روز از آغاز جهاد شهید بزرگوار می گذشت در 4 بهمن ماه سال 1359 در کربلای آبادان و در کنار رود بهمن شیر و به هنگام دیده بانی به فیض عظمای شهادت نایل آمد.

 

  • حسین غفاری

ایستاده از چپ نفر اول شهید پنجعلی اکرمی قوشچی، نشسته از راست علی اکرمی قوشچی

 

خاطره ای از علی اکرمی قوشچی

برادر شهید پنجعلی اکرمی قوشچی

در معیت بسیج دانش آموزی از طرف بسیج انزل ارومیه جهت گذراندن دوره آموزشی عقیدتی و نظامی عازم پادگان آموزشی مالک اشتر شده بودیم. بعد از کمی استراحت کلاسها شروع شد. در کمال تعجب و بدون اطلاع قبلی دیدم که برادرم مربی آموزشی ماست!

 خیلی خوشحال شدم. آن موقع 14 سالم بود و هوا هم شدیداً سرد بود و به آن صورت لباس گرم نداشتم. با هم رفتیم تا از انبار برایم لباس گرم بگیریم، هرچقدر گشتند به اندازه من لباسی پیدا نشد تا اینکه یک اورکت سایز بزرگ دادند و من پوشیدم و یک عکس یادگاری هم گرفتیم. خیلی برایم گشاد شد. طوری که تا دوستان مرا می­دیدند، می­خندیدند.

  • حسین غفاری

محرم تیزکار

 

خاطره ای از برادر محرم تیزکار

سال ۱۳۶۰ در دبیرستان صائب مسئول انجمن اسلامی بودم. معاون دبیرستان به من گفت مقدار زیادی رنگ داریم با چند نفر از دوستان در وقت فراغت دیوارهای حیاط دبیرستان را رنگ بزنید ببینیم خطاطی پیدا می کنیم بیاید شعارهای مناسبی بنویسد؟

 توسط دوستان رنگ کاری زمینه شعار نویسی را در دیوارهای حیاط دبیرستان و حتی محوطه بیرونی دبیرستان تمام کردیم. چون نیمه وقت با سپاه همکاری داشتم رفتم پیش آقای «پنجعلی اکرمی قوشچی» و برای نوشتن شعارهای مدرسه درخواست دادم.

ایشان با خوشرویی تمام پذیرفتند و فردای آن روز با ۳ نفر خطاط که برادر جمشید صفاری(*) هم بین آنها بود، سریع و با خطاطی بسیار عالی، شعارهای مناسب آن زمان را روی دیوارها نوشتند.

سال 1361 در منطقه حکی (چهارده شهید) برادر اکرمی به شهادت رسید و سال 1365 هم برادر صفاری. خداوند روحشان را شاد کند.

 

(*)شهید جمشید مظهر صفاری متولد سال 1344 که در سال 1365 در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید. پسر عموی جمشید به نام یونس صفاری نیز جزو شهیدان روستای حکی بود که به همراه اکرمی قوشچی به شهادت رسیدند.  

 

شهید صفاری

از راست: شهید صفاری، کاظم سیلانی و رسول حاتمی 

  • حسین غفاری

 

بصیرت شهید را می توان از این چند خطی که در قالب تحلیل در دفتر سررسید خود در صفحه 7 و 8 آبان 1360 مکتوب کرده دید:

بسیار دیده می­شود که افراد و گروه­هایی سعی دارند حزب ­الله و خط نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی آن را تحت افترائی به اسم چماقداری، بکوبند و به خیال خود چهره آن را خدشه دار نمایند تا بلکه بتوانند به مقاصد خودمحورانه خود دست یابند. و در این مسیر از هیج دسیسه و دروغی ابا ندارند. چرا که منافع و مطامع نفسانی آن­ها با وجود چنین جوانانی آگاه و معتقد و حضور چنین خطی در جامعه به مخاطره می ­افتد و ایشان را تاب تحمل حق نیست. اما برای کسی که آگاهانه یا ناآگاهانه می­کوشد خط حزب­الله را با تشبث به حربه پوچ حاکمیت چماق بکوبد و آن را ارتجاعی معرفی نماید، برای این­گونه افراد می گوییم که بدانند خط حزب­ الله که منطبق با خط امام و پشت سر امام است، جبهه ای است که در همه میدان­ها از اندیشه و عرفان گرفته تا جهاد فی سبیل الله و از جبهه مبارزه با نفس تا ایثار و از خود گذشتگی، گسترده است.

خط حزب­ الله خط روحانیت اصیل و اسلام واقعی است. راهی است به ­سرخی خون حسین(ع) به امتداد تاریخ مبارزات حق و باطل

 

 

  • حسین غفاری

 

خاطره ای از آقای شمس الدین خلیل زاده

با پنجعلی اکرمی قوشچی از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۸ در دبیرستان امیرکبیر ارومیه همکلاس بودیم.

در اوایل شروع حرکت های مردم انقلابی در ارومیه آقای عسگر دژکام (مربی دینی) و پنجعلی بعنوان لیدر بچه های انقلابی بودند هرموقع مرحوم حاج آقاحسنی فراخوان میداد پنجعلی صبح همان روز محرمانه به ما اطلاع می داد و ما هم از مدرسه جیم شده و به به مسجد اعظم می رفتیم.

یک روز آقای دیلمقانی که مدیر مدرسه بودند، از این موضوع مطلع شد. صبح فردایش در مراسم صبحگاهی پشت بلندگو اسم پنجعلی را بعنوان دانش آموز متخلف اعلام کرد و تهدید کرد چنانچه این مسائل ادامه یابد، این افراد ضمن اخراج از مدرسه به اداره امنیتی معرفی خواهند شد. غلامحسن منتظر و محمدتقی فرفر قره باغ و جواد اشتری(*) هم جزو دوستان و یاران بچه های انقلابی مدرسه بودند.

شهید پنجعلی در بحبوبه بحران اواخر حکومت ستم شاهی همیشه پیشتاز بچه های انقلاب در دبیرستان امیرکبیر بودند. خدایش رحمت کند.

(*) جواد اشتری در سال 1341 در شهرستان پیرانشهر به دنیا آمد. وی به جهت اینکه پدرش ارتشی بود به شهرستان سلماس منتقل و سپس در ارومیه ساکن شده و دورة دبیرستان را در مدرسه امیرکبیر با اخذ مدرک دیپلم به پایان رسانید.

جواد پس از اتمام تحصیلات داوطلبانه به خدمت مقدس سربازی اعزام می شود. تا اینکه در تاریخ 27 مرداد ماه 1361 در منطقه کوشک اهواز به درجه رفیع شهادت نائل می گردد. مزار شهید در گلزار شهدای باغ رضوان می باشد.

 

  • حسین غفاری

شهید پنجعلی اکرمی قوشچی

پنجعلی اکرمی قوشچی 15 تیر 1341 در شهر قوشچی از توابع شهرستان ارومیه به دنیا آمد. پدرش حسین ، کشاورزی می کرد و مادرش اختر نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. سال 1361 ازدواج کرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. دوم شهریور 1361، در روستای حکی هنگام درگیری با گروههای ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار وی در زادگاهش واقع است.

 

فرهنگ اعلام شهدا استان آذربایجان غربی، جلد اول

  • حسین غفاری